اولین بوسه
آناهیتای عزیزم... عشق من
امروز ١ شهریور ٩١ و تو هشت ماه و نیمه شدی... امروز من سر کار بودم و بابایی به دلیل طعتیلات تابستونی ٢ هفته توی خونه است و از تو مراقبت می کنه تا من برگردم.. دختر عزیزم امروز در کمال ناباوری وقتی از سر کار برگشتم چندین بار منو بوسیدی و رسماً امروز برای اولین بار بوسه هات صدا دار بود. البته خیلی هنوز خوب بلد نیستیولی اینقدر شیرین بود که دلم از شدت ذوق قش رفت... چه شیرین و چه دوست داشتنی... مرسی عزیزم در ضمن هرچی بابایی می خواست که بوسش کنی نکردی و اونم کلی حسودی کرد.. خلاصه خیلی چسبید... خیلی دوستت دارم دختر گلم.. عاشقتم.... همیشه مواطب خودت باش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی