آناهیتا

هندونه

1393/4/8 16:38
نویسنده : الهه
192 بازدید
اشتراک گذاری

من توی 2 سال و سه ماهگی آناهیتا رو از شیر گرفتم. بدین ترتیب که ار 2 سالگی هی وعده های شیر رو کم و کمتر کردم و به واسطه سر کار رفتنم شیرم هم دیگه خیلی کم شده بود و تقریباً بعد از 26 ماهگی تقریباً شیر نداشتم. یعنی اگه آناهیتا به من می چسبید فقط بخاطر نیاز روحیش بود وگرنه شیر گاو رو با لیوان بهش می دادم.

از طرفی آناهیتا در تست هندونه تقرباً از یکسالگی مهارت خاصی داشت. مثلاً هر وقت به میوه فروشی می رفتیم فوری می دوید طرف هندونه ها وهمچین می زد که همه از خنده قش می کردن.

خلاصه توی یکی از روزای آخر شیرخوارگیش یه روزکه الکی داشت  می می خورد، منم با کمال اعتماد به نفس پرسیدم: خوب آناهیتا می می شیر داره؟؟؟  اونم با کمال اعتماد به نفس جواب داد نه.... من گفتم پس داری چی می خوری؟ بعد مثل تست کردن هندونه چندتا زد به می می و گفت هندونه... یعنی من از خنده نقش زمین بودم از دست این شیطون...

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آناهیتا می باشد